عمریست در هوای حرم سینه می زنم عمریست من بپای عَلَم سینه می زنم
یکروز اگر که رزق حرم شد نصیب من در کربلا قدم به قدم سینه می زنم
در هر ورق همیشه ز دیوان محتشم با این چه شورش است و چه غم سینه می زنم
یک شب که قاصدک به حرم پر کشیده بود گفتا که در حریم کَرَم سینه می زنم
دنیا مجال سینه زدن را نمی دهد در بین قبر هم که قسم سینه می زنم
از کودکی به روی لب این جمله حک شده تا من فدایی تو شَوَم سینه می زنم
از ذهن مادرت نرود قتلگاه خون گفتش به ما که با قد خم سینه می زنم
1:31 عصر
درهوای حرم
بدست علی پورزمان در دسته در هوای حرم
1:21 عصر
در هوای حرم
بدست علی پورزمان در دسته
عمریست در هوای حرم سینه می زنم عمریست من بپای عَلَم سینه می زنم
یکروز اگر که رزق حرم شد نصیب من در کربلا قدم به قدم سینه می زنم
در هر ورق همیشه ز دیوان محتشم با این چه شورش است و چه غم سینه می زنم
یک شب که قاصدک به حرم پر کشیده بود گفتا که در حریم کَرَم سینه می زنم
دنیا مجال سینه زدن را نمی دهد در بین قبر هم که قسم سینه می زنم
از کودکی به روی لب این جمله حک شده تا من فدایی تو شَوَم سینه می زنم
از ذهن مادرت نرود قتلگاه خون گفتش به ما که با قد خم سینه می زنم
12:41 عصر
جلوه ی غدیر
بدست علی پورزمان در دسته
شهرشد مملو از چراغانی منم وچشمهای بارانی
روز میلاد حضرت خورشید آمد آن سید خراسانی